از تصادف جان سالم به در برده بود و می گفت زندگی خود را مدیون ماشین مدل بالایش است و خدا همچنان لبخند میزد … . . باری که خدا روی شونه ام گذاشته اونقدر سنگین نیست که کمرمو بشکنه ، فقط اونقدری سنگینه که منو برای دعا به زانو دربیاره … . . ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﻭﺟﻮﺩ ﻓﺮﻳﺎﺩ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺯﺩ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺩﻧﻴﺎ ﺛﺎﺑﺖ ﻛﻨﻢ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺴﻴﺮﻫﺎ ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﻣﺸﺘﺮک ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻈﺮ ﺍﺷﻐﺎﻝ ﻧﻤﻲ ﺑﺎﺷﺪ ! . . تو بازی زندگی موقع یارکشی چه خوبه آدم بگه : من و خدا ، شما همه . . . . . خالق من “بهشتی” دارد ، نزدیک ، زیبا و بزرگ ؛ و “دوزخی” دارد به گمانم کوچک و بعید و در پی دلیلی ست که ببخشد مارا … . . نگران فردایت نباش ، خدای دیروز و امروزت ، فردا هم هست !!! . . دلیل تنهاییم را تازه فهمیدم ! وقتی محبت کردم و تنها شدم وقتی دوست داشتم و تنها ماندم دانستم باید تنها شد و تنها ماند تا “خـدا” را فهمید … . . دنیای عجیبی شده است !!! برای دروغ هایمان خدا را قسم میخوریم و به حرف راست که میرسیم می شود جان تــو … . . همه را صدا زدم جز خدا … هیچکس جوابم را نداد جز خدا … . . گفتم : چقدر احساس تنهایی می کنم … گفتی : من که نزدیکم ! (بقره آیه ۱۸۶)